سفید و سیاه

نوشته‌های من

سفید و سیاه

نوشته‌های من

باید رفت...

سالهای سال آمده ایم بی آنکه لحظه ای بایستیم از پای...

سالهای دیگر باید رفت و نشکست...

باید ایستاد، باید رفت و....

باید رفت...

نظرات 1 + ارسال نظر
مهر جاودان سه‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:31 ق.ظ

چهارشنبه، 9 خرداد ماه سال 1386، یک روز صافی، یک صبح فراموش نشدنی!
و حکایت روزهای آمدن، رفتن، ماندن، ایستادن و خواندن...
دیر آمده ای مرو شتابان/ ای رفتن تو چو رفتن جان
دیر آمدن و شتاب رفتن/ آیین گل است در گلستان
و بدان...
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد/ من و ساقی به هم سازیم و بنیانش بر اندازیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد