سفید و سیاه

نوشته‌های من

سفید و سیاه

نوشته‌های من

دریا

نظاره گری بیش نیستم،
در ساحل دریا،
که طلوع و غروب را نظاره می‌کنم
و امواج پر تلاتمی را که گهگاه به دور دست می‌روند
و گه، ترنمی در چند قدمی به جای می‌گذارند...
گام بر میدارم و می‌نگرم، بر جای پاهای خود، که لحظه‌هایم را پر می‌کنند
و امواج، که چگونه لحظه‌هایم را می‌شویند و با خود می‌برند،
به کجا، هیچ نمی‌دانم؟!
نظرات 1 + ارسال نظر
عماد سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:19 ب.ظ

مد دریا بر الف قامتم؛.... کشیده می شوم آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد